مهران مهربان
سلام مهران مهربان هفته گذشته پنج شنبه جشن عروس دعوت کردن بودیم من از صبح می گفتم با شما چکار کنم که گریه نکنید وقتی رفتیم مهمانی خواب بودید وقتی بیدار شدید بیشتر میخندیدید خیلی پسر خوبی بودید وقتی عروس قر میداد شما واقعا خوشحال بودیدو تا اخر مهمانی ما را اذیت نکردید جمعه بعد از ظهر هم جشن سیسمونی عمه ات بود که شما بازم پسر خیلی خوبی بودید و مامانی را اذیت نکردید مهران گلم یه اداهایی از خودت درمیاری که من میخوام شما را بخورم دوست دارم شما را فشار بدم خوب این کارها را نکن دیگه این لبت را هزار مدل میکنی یا خیلی خوشحال باشی محکم میزنی روی رون های پات خیلی خوردنی هستی کار دیگه شما بشین ...
نویسنده :
میترا
9:15